برجام

هر کاری کرد،موهای طلایی موگرینی کرد، وگرنه اشتون مالی نبود.

روزگار شیرفهمم کرد

هیچی مثل جنگ و عشق، نمی تونه همه چی رو دراماتیک کنه

قهوه قجری

                                                    عشق،یعنی خوردن قهوه قجری از دست اونی که باید.

درب و داغون

  _ پسر عشق خیلی باحاله

  _ آره خُب،ولی مشکلش این که دهان آدم سرویس می کنه

خب دیگه خوش گذشت خداحافظ!

 

خیلی از دانشجوهای پسر که ترم آخر هستند تازه فهمیده اند که عروس دریایی حوض دلشان نهنگ بوده!

امروز یکی از ترم آخری ها آمدپیشم:

_ بهم میگه سعی کن فراموشم کنی.

_عشق به ادمیزاد کهنه میشه رفیق، مثل همه چیه این دنیا

_یعنی چی؟ توچرا این حرف می زنی. من مگه مسخره ام. عشق که ترم اول و  اخر نداره.حالا که درسش داره تموم میشه کوک سازش عوض شده .میخواد بزنه زیر همه چی.

_توی این سه چهار سال تو بهش توجه داشتی و اون از این توجه خوشش می اومد؛ همین.

_همین؟ یعنی چی همین .پس من چی؟دل من چی میشه؟

_ببین رفیق تو اون رو دوست داری؛اون مجبور نیست تو رو دوست داشته باشه!

_ اخه...اخه... اه

یعنی از پِهِن کمتر

یه وقت هایی ، آدم به جایی می رسه که میفهمه به هیچ جا نرسیده!

فردا ،دوباره من؟

 نمی دانم چرا همیشه وقتی روز تولدم میشه یا حتی به روز تولدم فکر می کنم؛ حالم حال افسرده ها میشه ؛ شبیه حال کسی که وسط دیدن سریال"برره" یهو یکی دو شاخه سیم تلویزیون از پیریز بکشه و بگه: برو  بتمرگ  تو اتاقت نکبت!

فردا روز تولدمِ

نه با تو ، نه بی تو*

_ واسه ذات عشق چی کار کردی ؟ واسه خود دوست داشتن؟

_ یعنی چی ؟

_ این روزها خیلی ها فکر میکنن هر چی غمگین تر و بدبخت تر و بی حوصله تر و عقب نگه داشته شده تر و دست به کاری نزدن و له تر باشن معنای عشق شون وسیع تره،مثلا وفادارتر ودچارترن اما فرهاد یروانِ دردنیای تو ساعت چنده عاشق تره یا این ها؟40 سال از دوست داشتنش گذشته و گلی از همه چیز بی خبر ولی به خاطرش،به یادش فرانسه یاد گرفته،پنیر فرانسوی بلد شده،با تنهایی مادر گلی شریک شده، ور وسایل دبستان رو نگه داشته.می دوئه واسه عشقش، می دوئه نفس میکشه و می دوئه کار میکنه و می دوئه،می دوئه حتی اگه بی خبر باشه، حتی اگه40 سال گذشته باشه.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

* دیالوگ  شخصیت فرهاد یروان بازی علی مصفا  در فیلم در دنیای تو ساعت چند است به کارگردانی صفی یزدانیان

کاش می شد این فیلم با تو دید؟

 


ممنونم که دوستم نداشتی
ممنونم که با زخم هایم بزرگ شدم.





---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: البوم موسیقی در دنیای تو ساعت چند است؟ کریستف رضاعی

اوضاع چنین باشد

گفت:چرا تو هر روز لاغرتر میشی

گفتم :چون هیچی عوض نشده

گفت:به شرایط کوفتیت عادت کن

گفتم:پس فکر کردی دارم چه غلطی می کنم؟حالیت نیست دارم همه سعیم می کنم؟

بعدِ از دست دادن

بعدِ از دست دادن .آدم دوست دارد گُه بودن همه را به رخ بکشد و بگوید: ببین تو اینی،حالا نقابتُ بردار.

این فیلم بیش از 88 دقیقه است

چیزهایی در درونم مرده.مرده هایی که دوست شان داشتم.

###
پریدن از ارتفاع کم یک قصه زنانه نیست!یک داستان امروزی است.داستانی برای عصر ما،برای تمام آدم هایی که به جان کندن افتادند.!
زخم ها آدم راشجاع می کنند؛بی پروا،صریح...



---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: معرفی فیلم پریدن از ارتفاع کم
 

یه لحظه

می خواستم بهش بگم شما خیلی آدم فهمیده ای هستید

که یهو تِری دین¹ وجودم گفت: «نذار کسی خرت کنه »

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1:تری دین نام شخصیتی داستانی در رمان جزدر کل نوشته استیو تولتز ترجمه پیمان خاکسار نشرچشمه

پی نوشت: معرفی رمان جزدرکل

پی نوشت2:یادداشت سحرسخایی درباره رمان جزدرکل

با حقیقت رو به روش کردم

 _ دوستش دارم
_ کی رو؟
 _ اون دختر خانمی که تازه از کلاس در اومد.
_ کدوم
_ همون که کوله پشتی انداخته
 _ کوله اش از اون گرون هاس
_  آره
_کیف تو از این ارزوناس
_ آره
_ اره زَهره مار، کل خرج یه روز تیپ پرنسست،پول تو جیبی شش ماهه تو فعله!
 _ خب نداری که عیب  نیست.عشق جاشو میگیره
_ فقر دوجوره رفیق مادی معنوی،یکی ادب نداره!شعور اجتماعی نداره یعنی تو اخلاق و معاشرت فقیره یکی ام پول نداره یه جور دیگه فقیره؛ملتفتی؟
_ اهوم
_ همیشه قدرتِ که باعث انتخاب میشه. یکی پولداره قدرت پرداخت مالیش بالاس پس هزار تا انتخاب داره برای خریده یه جنس.ولی یکی  پولش فقط به خرید یه نوع بی کیفیت از اون جنس می رسه. یا یکی قدرت معنویش بالاس، روخودش کار کرده، استعداد هاش رو شناخته، پرورش داده، بلده خودش رو مدیریت کنه حالا با توجه به شرایطش انتخاب می کنه از کدوم توانایی و استعدادش بیشتر استفاده کنه.درست؟
 _ خب درست که چی حالا؟
_  حالا منظور این که تو همه جوره فقیری رفیق،مادی ومعنوی،نداره نداری.قدرت مُدرَتم نداری پس بتمرگ سرجات که اگه نتمرگی روزگار میتَمَرگونَتِت. افتاد؟

در تمام کتابفروشی های جهان ، منتظرت هستم

توی کتابفروشی یک آدم دیگرم ،یک آدم سرحال، یک آدم رقیق. کتابفروشی تنها پناهگاه من است. به کتابفروشی ها سری بزن و دنبال مردی باش که آرام گوشه ای ،کنار قفسه ها ایستاده.

مطمئنم  که مرا در کتابفروشی دوست خواهی داشت.به کتابفروشی ها سری بزن عزیزم.به کتابفروشی ها سری بزن.

نمی خواستم اینجوری بشه.

  خدایا

         اگه کسی بود که برام تب می کرد و منم واسش می مردم ؛ اونوقت اینقد آدم بدی نمی شدم.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: عکس از محمد سعید آقایی

آذر؟

این جمله رو بخون:

«ما رو نرقصون آذر»

 آروم بخون . وقتی یه خورده گیج و ویجی بخون. می بینی؛ توش هم «دوست دارم ،بفهم »هست.هم «لعنتی تمومش کن» هم «هرچی بگی همونه». هم «عوضی میخوامت».هم «بیخیال».

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

  
ولی فکر کنم یه "اینقد" کم داره.یعنی:« اینقد ما رو نرقصون  آذر» یه خواهش ظریف با کمی دلخوری تو اینقد هست. مگه نه؟!

پی نوشت2:

ما رو نرقصون آذر جمله ای که سهیل بیرقی وقتی ازش پرسیدن خلاصه فیلمی که ساختی و منتظر اکرانشی چیه؟گفته بهترین معرفی برای فیلم من همینه:« ما رو نرقصون آذر»

پی نوشت3:

برخی از دیالوگ های فیلم من:

1:

آذر: قبلاً مو لا درز آمارت نمی‌رفت

جذاب جوگندمی: الان مو لای کدوم درز رفته؟

آذر: امیر

2:

آریا: این کار ما رَم لای مریض راش بنداز بره دیگه

آذر: عاشق چشم و ابروتم مگه؟ فَن‌تم مگه؟

آریا: میشی

آذر: چی میشی؟

آریا: عاشقم میشی. فَنَمَم میشی. توو کنسرتام می‌یای، من اون بالا تو اون پایین...

آذر: تو خوبی بابا

3:

آریا: رفتم کُلُفت‌ترش کردم، دوباره خوندم. همه می گن احساسی رو با اختلاف بهتر می خونی. صدای مردونه دیگه کار نمی‌کنه آذر. مردم یه کم احساسات می‌خوان.

آذر: تو احساسی میشی صدات زنونه می‌شه؟

باز نشر از این سایت

پی نوشت 4:

نام فیلم: من

کارگردان:سهیل بیرقی

نویسنده:سهیل بیرقی

بازیگران:لیلا حاتمی، امیر جدیدی، بهنوش بختیاری، علی استادی، مانی حقیقی، علی منصور، سعید عطائیان، احمد غفوری، داود بخشی‌خانی، داود مرتضوی، مرتضی آقاحسینی

خلاصه داستان فیلم :

ما رو نرقصون آذر!

عزیزم،حداقل به اندازه ولادیمیر ولایتمدار باش!

سرصبح با دیدن این تیتر وطن امروز رسما دم دکه داشتم بندری می رقصیدم!

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:به گفته  یکی از شاهدین عمل انجام شده بیشتر سماع بود تا بندری!(به هر حال تخصصی برای خودش تشخیص سبک رقص.مگه نه؟)

پی نوشت2: به نظرم وطن امروز جدای مطالب و جهت گیری هایش در تیتر و صفحه بندی گه گداری  فوق العاده است!مثل  اینجا   و یا اینجا  و البته اینجا
 

مرگ

مرگ بر خودم.

به آن کسی که دوستش نداشتی.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:عکس از سید ابراهیم پیره

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا...